معماران و مهندسان سازه

تفاوت بین معمار و مهندس، این است که نقش معمار پاسخ شخصی، احساسی و خلاقانه به مشتری، کارفرما، سایت پروژه و شرایط مکانی است، در حالی که مسولیت مهندس اختراع است. معمار مانند یک هنرمند از ادراکات و دریافت های شخصی الهام میگیرد در حالی که مهندس غرق در تبدیل کردن مسایل به زبانی واحد است. مسایلی که خصوصیات ذاتی سازه، مصالح و یا برخی عناصر غیر وابسته به شخص را بیان می کند. این اختلاف اساسی بین آفرینش و ابداع کلید فهم تفاوت بین مهندس و معمار است و اینکه چگونه آن دو می توانند روی یک پروژه مشترک اما در دو مسیر کاملا متفاوت و بدون هیچ مقایسه ای با دیگری کار کنند.

مهندسان از زبان مفهومی و محاسبات ریاضی برای پیشبرد طرح های خود استفاده میکنند، در حالی که معماران زبان تصویری و روش های ترسیمی را به کار می برند. به اعتقاد معمار جیمز گوان معماری توسط هنر و مهندسی با کارایی توصیف می شود. هرگاه یکی از این دو فعالیت به قلمرو دیگری واسط شود، خطر قابل ملاحظه ای رخ می دهد. بعد دیگری که قابل ملاحظه است اینکه هنر غالبا با نوعی ضریب بیان میشود در حالی که محاسبات چنین نیستند. مهندسی باید عقلانی، عینی، دقیق، روبه جلو و الزاما کاربردی باشد. معماری میتواند پشت فرضیات غلط، مد، سبک، ایده ها و نشانه هایی از پیش ساخته شده ذهنی پنهان شود.

مهندس سازه، آگوست کومندانت همکاری موفقیت آمیز میان خود و معمار مشهور لویی کان و احترام متقابل میان آنها را اینگونه توضیح می دهد: من معمولا از ابتدای یک پروژه تا پایان آن رازدار او بودم ... دانش لویی کان از مهندسی پیشرفته برای تطبیق با ایده های معمارانه اش کافی نبود... ما با یکدیگر مانند دو برادر کار می کردیم. همچنین لویی کان در مورد معماری و سازه این چنین می گوید: عناصر معماری و اشکال آنها مانند سازه ای که آنها را شکب داده است از الزامات معمارانه منشا میگیرد و اینکه سازه و ساختمان نمیتوانند از هم جدا باشند هر کدام دیگری را کامل میکند.

به عقیده لوکوربوزیه معمار برجسته فرانسوی معمار کسی است که به فاکتورهای انسانی در کل فرایند طراحی پاسخ میدهد. در عوض مهندسان از شکل فیزیکی اشیا محافظت میکنند. اینها دو عمکرد کاملا متفاوت هستند که میتوانند به گونه قابل ستایشی ترکیب شده و یا حتی در وجود یک نفر جمع شوند اما عمکرد معمار که سابقا برجسته و والامقام بود اینک حالتی پیرو پیدا کرده است که به علت برتری مهندسان می باشد.

در سال 1920  یعنی در زمان عملکرد گرایی علمی، مهندس به عنوان یک دانشمند شناخته می شد و معمار به عنوان یک هنرمند. مهندس نمی توانست قبول کند که با احساسگرایی و تاریخ خود را آلوده کند او باید کاربردی، مترقی، و از آخرین تکنولوژی روز گرایشات و نوآوری ها در زمینه مصالح آگاه باشد و مهمتر از آن اینکه بدون نام کار کند چرا که کار او برایش مهمتر از ترفیع شخصیتش در حوزه های عمومی بود. مهندس معروف آنتونی هانت اعتقاد دارد در طراحی یک ساختمان، سازه بایستی با معماری ترکیب گردد و به گونه ای به هم خدمت رسانی نمایند که یک کلیت یکپارچه را فراهم آورند. مهندسان می بایست نزدیک ترین روابط کاری را با دیگر اعضای گروه طراحی از همان ابتدای طرح های اولیه تا تکمیل کل سازه داشته باشند. انگیزه ای که از این نوع رابطه کاری سرچشمه میگیرد موفقیت آمیزترین ساختمان ها را چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ زیبایی پدید می آورد.

برگرفته از کتاب " معماری، مهندسی،سازه - نوشته: ایوان مارگولیوس - مترجمین: مهندس کوروش محمودی ده ده بیگلو ، مهندس هما هدایت

نگاهی بر مطالب دیگر این بخش