نخستین شهرهای ایران باستان(ماد)

پیدایش مفهوم شهر و شهرگرایی در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)

مقدمه
شهر ایرانی از روزگارانی دور، تصویری بوده است از مثالی آسمانی، از همان دورانی که جمشید به فرمان اورمزد« ورجمکرد1» را برپا داشت، تا در آن شادی باشد و شور، عشق باشد و زندگی، زیبایی باشد و وصل. شهر ایرانی شهری بود مملو از زندگی، پر از خاطره و سرشار از واقعه و حادثه. این شهر بدان سبب  شکل گرفته بود که حامل پیامی باشد از سرزمین موعود تا رابطی باشد بین وجود و موجود، بین مکشوف و مستور.
شهر ایرانی با در هم آمیختن چهار عنصر « آب، خاک، گیاه و هوا» آنها را چنان با نظمی کیهانی و فلسفی می آمیزدکه شهر ترکیبی از نو می گردد، وجود در موجود  رخساره می نماید.
شهر ایرانی در دوره اول بازتاب همان شهر نخستین است، همان روح یگانه که در کالبد های گوناگون شکل گرفته و به عیاری می پردازد و تا دو قرن پیش شهر ایرانی چنین بود. شهر ایرانی در دوره دوم که دوره قاجار به بعد است دل در گرو شهرهای فرنگی داد. شهر آمیخته می شود از نمایه های فرنگی و به همراه المانهای بومی همچون باغ فین کاشان، باغ شاهزاده کرمان، بازار وکیل کرمان، باغ گلشن شیراز، مجموعه و میدان خان یزد و بلاخره شهر تهران در کلیت خویش نشان از چنین نمادها و المانهایی  دارد. (حبیبی،1387:هـ .و)

جدال شهر-دولت های در ستیز بین النهرین که در زیر چشمان، اقوام و قبایل مستقر در کوه های شرق آن رخ می دهد. سبب می گردد که این اقوام به گونه ای دیگر از شکل جامعه مواجه گردند، شکلی که تا آن زمان برای آنان ناآشنا بود، تا این زمان برای این اقوام دوگونه جامعه مفهوم دارد. جامعه ایلی ( کوچ رو) و جامعه روستایی(یکجانشین) این دوجامعه هر دو تحت نظامی عشیره ای اداره شده و در ارتباط چند سویه ای با یکدیگر قرار دارند. شکل جدید، شکلی که در دشتهای هموار غرب قرار دارد، جامعه شهر نشین است. جامعه ای که با استقرار متراکم در یک نقطه، محدوده ای وسیع از سرزمین های اطراف خویش را مورد بهره برداری قرار می دهد. جامعه ای که نه بر مبنای سازمان عشیره ای، بلکه بر مبنای مفهومی جدید سازمان یافته است: دولت.
اقوام آریایی مستقر در جبال زاگرس و در دشت های مرتفع آن با تشکیل دولت ماد اولین اقوامی هستند که گذر تاریخی خود را از مرحله جوامع ساده روستایی، ایلی به جامعه شهری به انجام می رسانند. سازمان فضایی و تبلور کالبدی چنین گذری ایجاد اولین « شهر-قدرت » در فلات ایران است. هگمتانه، هگمدان، همدان.
آموختن مظاهر تمدن و پایه های آن از بین النهرین سبب می گردد تا دولت ماد شکل ظاهری شهر خویش را نیز از جمع بندی تجارب تاریخی این سرزمین به دست آورد. هگمتانه هم شباهت هایی بسیار با شهر «اور» دارد و هم نگاهی فراوان به «بابل» و «نینوا». آنچه این شهر را از آنان جدا می کند همان جمع بندی تاریخی است، هگمتانه مظهر قدرت متمرکز و قاهری است که هیچ شهری را در ستیز با خود نمی بیند و هیچ دولتی را جز خود به رسمیت نمی شناسد هگمتانه چون اور و نینوا، بابل شهری نیست که معبد را در خود داشته باشد و از طریق آن اعلام قدرت کند هگمتانه خود «شهر-معبد» است و «شهر-قدرت».

از این روست که هگمتانه علی رغم تشابه ظاهری با شهرهای بین النهرین به هیچ وجه سازمان فضایی آنها را در خود ندارد. هگمتانه مظهر وحدت و در ستیز با تفاق سه جامعه ایلی، روستایی، و شهری است. هگمتانه بیش از هر چیز تبلور وحدت و یگانگی سه جامعه است.«هرتسفلد» هگمتانه را به معنای جمع شدن می داند. مکان جمع شدن سه جامعه در دور یک مکان مرکزی.دگردیسی و دگرگونی مفهومی کهن-اردوگاه عشایر و قبایل- به مفهمومی جدید به نام «شهر» به تبع دگرگونی سازمان کهن عشیره ای به «دولت».

تشکیل دولت ماد و در ورای طبقات و اقوام قرار گرفتن آن سبب می گردد تا دولت هم مفهومی آسمانی و هم مفهومی زمینی داشته باشد. دولت هم مظهر آسمان و قوانین آن است و هم مظهر تنظیم و تنسیق ارتباطات و روابط زمینی است. چنین دولتی نه بر تقسیم کار اجتماعی بین جوامع سه گانه تحت فرمان خود بلکه بر وحدت اجتماعی کار بین آنها پای می فشارد. این دولت به هیچ وجه برآن نیست که به جوامع متضاد و در ستیز دامن بزند، بلکه بر آنست که در کل کشور جوامع را در کنار هم و در آنجا که لازم بداند گرد هم آورد. متراکم کند و متمرکز سازد. ایجاد شهر های سوق الجیشی در سرزمین ماد بخصوص در سرحدات و در کنار گذرگاه های بازرگانی که نه به گونه ای مستقل بلکه در یک شبکه فضایی سراسر سازماندهی شده نتیجه کالبدی چنین تفکری است.
ایجاد قلاع سنگین و «شهر-تپه های» بیشمار در نقاط مختلف ولی مشخص سرزمین ماد، سه مقوله جهان بینی، اقتصاد و زیست محیطی را همزمان در خود دارد. هر از یک از شهر – تپه ها خود یک شهر – معبد است، یک شهر-قدرت است که دیدگاه زیست – محیطی در نقطه ای واقع شده است که برآیند کلیه نیروهای زیست-محیطی است. چنین سازماندهی هم به عامل غارت-دفاع به عنوان مهمترین عامل اقتصادی در شکل گیری «شار» نظر دارد و هم به عنوان حافظ مکان و زمان، تبلور قطعی و فضایی جهان بینی حاکم است. شهر – معبد حافظ حقیقی مردمان و سرزمین های پیرامون خویش است.

بنابراین آنچه در دوران ماد رخ می دهد نه شهرنشینی و نه یکجا نشینی است چون یکجانشینی قبلا رخ داده است و گواه بر آن موجودیت جوامع روستایی است و اینکه شهر نه به عنوان تشکیل یک جامعه کاملا مشخص بلکه مکان جمع شدن سه جامعه روستایی، ایلی و شهری است. در این روزگاران هنوز مردمان را به درون شهر-معبد و شهر-قدرت راهی نیست: « دیاکو بنیانگذار سلسله ماد بعد از رسیدن به قدرت و ساختن هگمتانه در میان دیوارهای آن به دور از چشم بیگانگان و مردم خویش می زیست». این جمله «هردوت» گواه بر آن است که ما هنوز با پدیده شهر در معنای گسترده آن مواجه نیستیمو آنچه شکل گرفته است پیدایش مفهومی جدید در سازمان فضایی شهر است که به دنبال خود تشکیل جامعه ای جدید را سبب خواهد شد.

شار مادی در این مرحله عبارت است از قلعه ای محکم و قوی بر فراز تپه یا نقطه سوق الجیشی خاص در دامنه و در پس دیوارهایش تقاط زیستی کوچک و بزرگ پراکنده اند. شار مادی در این مرحله بیش از هر چیز تبلور قدرت قاهر متمرکز و ورای طبقات است. در این شار مفهوم بازار  در مرحله جنینی قرار دارد و بافت و ساخت کالبدی آن مراحل آغازین خود را می گذراند. آنچه مورد برنامه ریزی و طراحی دقیق قرار می گیرد، قلعه و تقسیمات داخلی آنست. قلعه مرکز واقعی مدیریت و سازماندهی منطقه وسیع تحت نفوذ خویش است. منطقه ای که هر سه جامعه ایلی، روستایی و شهری در آن مقام گرفته اند.

1- ورجمکرد، نام پناهگاهی زیرزمینی و بزرگ است که «جم» یا جمشید به فرمان اهورامزدا آن را به شیوه‌ای که بندبند آن در وندیداد اوستا مشخص شده، بنا کرد تا در برابر تغییرات جوی آینده و زمستان سخت و کشنده ای که در راه بود، مردمان و جانوران به آن پناه جویند.

توضیحات تصویر سلسله مراتب شهرهای مادی:
1. کاخ شاهی
2. انبارها و خزانه ها
3. اقامتگاه نزدیکان فرمانروا
4. سربازخانه
5. شهر
6. بازار
7. نقاط زیستی

نگاهی بر مطالب دیگر این بخش